مشهدی کیمیا
من و همسری نذر کرده بودیم که دخترمون رو 1 سالگی ببریم پا بوس امام رضا اما با راهنمایی ها و به توصیه جاری گرامی زمان این سفر که اولین مسافرت کیمیا خانم بود به 4 ماهگی تغییر پیدا کرد.الان که شیطنت ها ی کیمیا رو میبینم و به مسایلی مثل 4 دست وپا رفتن و سوپ و فرنی درست کردن براش فکر میکنم از این تصمیم که سفرمون رو جلو انداختیم کاملا راضی هستم.ساعت 8 شب 2 مهر ماه با قطار و به همراه کیمیا جون و اقای همسر و مامانم راهی مشهد شدیم.خدا رو شکر کیمیا تو قطار اصلا بهونه نگرفت و کاملا خوش اخلاق بود و خوب هم خوابید.2 روز مشهد بودیم و تو این دو روز فقط نداشتن کالسکه اذیتمون کرد و از نبردنش سخت پشیمون بودیم.تو مشهد به دیدن هم خدمتی های همسر رفتیم.به طور کلی س...
نویسنده :
الهه
1:32